بعد از حذف سازمان ملی هوش مصنوعی، دولت سراغ شورایعالی فضای مجازی برود

دولت اگر بهدنبال حکمرانی چابک در فناوری است قابل تقدیر است ولی باید شهامت بازنگری در نهادهایی چون شورایعالی فضای مجازی را هم داشته باشد که سالهاست با فیلترینگ و... خود به مانعی برای تحرک و تحول دیجیتال تبدیل شده است و خروجیهای موثری ندارد.
در این گفتگو حسین امامی، با بیان این مطلب افزود:
🔸بعد از حذف سازمان ملی هوش مصنوعی، دولت سراغ شورایعالی فضای مجازی برود
🔹 شورایعالی فضای مجازی سالهاست مانعی برای تحول دیجیتال شده است
🔸ترکیه، مدل حاکمیتی هوش مصنوعی مطلوبی برای ایران میتوانند باشد
🔹هوش مصنوعی را نمیتوان با ساختارهای کهنه اداره کرد
متن کامل صحبت های دکتر امامی، پژوهشگر و مدرس هوش مصنوعی را در ادامه می خوانید:
دولت پزشکیان با هدف اصلاح ساختاری و افزایش چابکی، سازمان هوش مصنوعی را کنار گذاشت
کنار گذاشتن سازمان ملی هوش مصنوعی در شرایطی که بسیاری از کشورها در حال تقویت نهادهای مرکزی AI هستند، ممکن است در نگاه اول موجب نگرانی درباره انسجام سیاستگذاری و امنیت ملی شود. با این حال، تجربه ایران نشان داده است که ساختارهای بوروکراتیک و تعدد نهادهای موازی، خود یکی از موانع اصلی پیشرفت فناوری بوده است.
در ایران، سیاستگذاری کلان فناوریهای نوین معمولاً با چالشهایی چون تداخل وظایف، تغییرات مکرر تصمیمات و نبود نقشه راه شفاف مواجه بوده است. به نظر میرسد تصمیم اخیر دولت دکتر پزشکیان برای حذف سازمان ملی و جایگزینی آن با ستادی زیر نظر رئیسجمهور، بیشتر ریشه در اصلاح ساختاری و افزایش چابکی دارد تا انگیزههای صرفاً سیاسی یا فنی. این تصمیم میتواند به توزیع مسئولیتها میان دستگاهها و تسریع اجرای پروژهها کمک کند، به شرط آنکه هماهنگی و نظارت کلان حفظ شود.
از منظر امنیت ملی، تمرکز صرف بر یک سازمان ممکن است آسیبپذیریهایی ایجاد کند؛ اما با توزیع مسئولیت و ایجاد ستاد راهبری فرابخشی، میتوان ضمن حفظ انسجام، ریسکها را کاهش داد. البته موفقیت این مدل مشروط به وجود اراده سیاسی قوی و تخصیص منابع کافی است.
حذف سازمان ملی هوش مصنوعی لزوماً به معنای توقف این پروژهها نیست
با وجود حذف سازمان ملی، پروژههای کلیدی مانند ابررایانه ملی (سیمرغ)، مدلهای زبانی بومی و سامانههای AI حاکمیتی همچنان در دستور کار دولت قرار دارند و حتی اخیراً نمونه اولیه پلتفرم ملی هوش مصنوعی معرفی شده است. این پروژهها با مشارکت دانشگاهها و نهادهای پژوهشی پیش میروند و زیرساخت فنی آنها نیز تقویت شده است.
بنابراین، حذف سازمان ملی لزوماً به معنای توقف این پروژهها نیست؛ بلکه احتمالاً اجرای آنها در قالب ستاد جدید و با تقسیم کار میان دستگاهها ادامه خواهد یافت. چالش اصلی، تأمین منابع مالی و حفظ هماهنگی میان ذینفعان است که باید به طور جدی مدیریت شود.
ستاد جدید هوش مصنوعی باید ثابت کند چابک تر و کارآمدتر است
انحلال یک نهاد تخصصی میتواند پیامهای متناقضی به جامعه علمی و نخبگان ارسال کند. از یک سو، ممکن است این تصور ایجاد شود که دولت به اهمیت راهبردی هوش مصنوعی بیتوجه است یا ثبات سیاستگذاری وجود ندارد. از سوی دیگر، اگر ستاد جدید با ساختاری چابکتر و کارآمدتر عمل کند و نخبگان را در تصمیمسازی مشارکت دهد، میتواند امید به بهبود فرآیندها را تقویت کند.
در شرایط فعلی، مهم است که دولت با شفافسازی دلایل این تصمیم و ارائه نقشه راه جدید، اعتماد جامعه علمی را جلب کند و از مهاجرت یا انزوای نخبگان جلوگیری نماید.
کشورهایی مانند هند، امارات، ترکیه، برزیل و سنگاپور موفق عمل کرده اند
در غیاب یک سازمان متمرکز، ایران باید با استفاده از ظرفیت ستاد راهبری زیر نظر رئیسجمهور و ایجاد هماهنگی میان دستگاهها، جایگاه خود را حفظ کند. این مدل در برخی کشورها مانند هند، امارات، ترکیه، برزیل و سنگاپور نیز اجرا شده و با موفقیت همراه بوده است، به شرط آنکه:
نقشه راه ملی هوش مصنوعی بهروزرسانی و اجرا شود. بودجه لازم تأمین و به صورت هدفمند تخصیص یابد. بخش خصوصی و دانشگاهها به طور واقعی در فرآیندها مشارکت داده شوند. ارتباطات بینالمللی و همکاریهای علمی تقویت شود.
ستاد جدید بتواند با شفافیت، ثبات و کارآمدی عمل کند
تجربه نشان داده است که نبود نهاد متمرکز و تغییرات مکرر ساختاری میتواند به تضعیف اعتماد بینالمللی و کاهش جذابیت ایران برای سرمایهگذاران فناورانه منجر شود. همچنین، همکاریهای علمی بینالمللی ممکن است به دلیل نبود نقطه تماس مشخص و سیاستگذاری ناپایدار، آسیب ببیند.
با این حال، اگر ستاد جدید بتواند با شفافیت، ثبات و کارآمدی عمل کند، همچنان فرصتهایی برای تعامل علمی و جذب سرمایه وجود خواهد داشت. دولت باید به طور فعال با دانشگاهها، پژوهشگران و محققان هوش مصنوعی، شرکتهای دانشبنیان و نهادهای بینالمللی ارتباط برقرار کند و پیام ثبات و جدیت در توسعه هوش مصنوعی را به جهان مخابره نماید.
مدل ترکیه الگوی حکمرانی مطلوبی برای هوش مصنوعی ایران است
تصمیم اخیر دولت را میتوان به عنوان تلاشی برای اصلاح ساختاری و افزایش چابکی در حکمرانی هوش مصنوعی تفسیر کرد، نه صرفاً عقبگرد یا بیتوجهی. موفقیت این رویکرد بستگی به اجرای دقیق، شفافیت، مشارکت نخبگان و تأمین منابع دارد. الگوبرداری از کشورهای موفق منطقهای و آسیایی و توجه به اقتضائات بومی، مسیر مناسبی برای ایران خواهد بود.
مدل حاکمیتی هوش مصنوعی کشور ترکیه و امارات برای ایران شاید مناسبترین الگو باشد. الگوی حکمرانی ترکیه، نوعی نظارت متمرکز و مشارکت واقعی دانشگاهها و صنعت است که میتواند الگوی مناسبی برای ایران باشد. در شرایط اقتصادی خاص کشور، این مدل میتواند با منابع محدود، تأثیرگذاری بالایی داشته باشد. ستادی زیر نظر معاونت علمی، اگر بهخوبی اجرا شود، میتواند از این مدل پیروی کند، اما نیاز به بودجه قوی و اختیار شفاف دارد تا از ناکارآمدی بوروکراتیک جلوگیری شود.
شورایعالی فضای مجازی مانع تحول دیجیتال است و خروجی موثری ندارد
دولت اگر بهدنبال حکمرانی چابک در فناوری است قابل تقدیر است ولی باید شهامت بازنگری در نهادهایی چون شورایعالی فضای مجازی را هم داشته باشد که سالهاست با فیلترینگ و... خود به مانعی برای تحرک و تحول دیجیتال تبدیل شده است و خروجیهای موثری ندارد.

منبع: متن کامل گزارش روزنامه قدس
https://qudsonline.ir/xc7cC
https://www.qudsdaily.com/Newspaper/item/124187
گزارش از محدثه رضایی