بازی برد-برد رسانه و مافيای کنکور
بازی برد-برد رسانه و مافيای کنکور
دکتر حسین امامی
مدرس ارتباطات، عضو انجمن متخصصان روابط عمومی
داستان ساده است. موسسات کنکور به دنبال منفعت مالی خودشان هستند. صدا و سیما هم همینطور. از سوی دیگر دغدغه خانواده ها هم کنکور شده است و هدف قبولی فرزندانشان. متاسفانه زندگی و آینده فرزندانمان به قبولی در کنکور گره خورده است.
بین صدا و سیما و موسسات کنکور که کتاب ها و بسته های آموزشی تولید می کنند یک بازی برد-بردی حاکم است و بازنده این داستان خانواده ها هستند. آنها به دنبال یک موسسه معتبر می گردند که نکته های کنکوری را با بیانی ساده ولی در عین حال جامع و مانع آموزش دهد. از این رو اضطراب و دلهره از قبول نشدن در کنکور، خانواده ای را سوق می دهد به سمت و سوی موسسات کنکور و کتابهای کمک آموزشی و تست زنی که عمدتا با قدرت و هیبت در صدا و سیما ظاهر می شوند. این شیوه همراهی رسانه ملی با کاسبان کنکور، این نیاز را در باور مردم به وجود آورده است که معلم و مدرسه و کتابهای درسی در برابر کتابهای کمک درسی ناتوانند و این را فراموش نکنید که البته این قدرت رسانه است که می تواند به راحتی مخاطب را فریب دهد.
بر اساس آنچه که در رسانه ها اعلام شده است برای هر نیم ساعت برنامه آموزشی تست زنی 25 میلیون تومان به تلویزیون پرداخت می شود. این شیوه برنامه سازی مشارکتی در مقایسه با پخش آگهی از رقم بسیار پایین تری برخوردار است. هم تلویزیون برنامه اش را پر می کند و هم موسسه ای هم پیدا شده است تا آن ساعت برنامه تلویزیون را با پرداخت مبلغی اندک تهیه کند. شبکه آموزش سیما هم که به قدری تنزل کیفیت پیدا کرده است که بخشی از برنامه هایش را به همین موسسات تست زنی و آمادگی کنکور واگذار کرده است. عمده این برنامه ها هم در ساعات پربیننده شبکه های مختلف تلویزیون پخش می شود و بر این اساس ماهانه حداقل 750میلیون تومان از سوی مافیای کنکور در اختیار رسانه ملی قرار می گیرد. بر اساس اعلام رسانه ها خانواده ها نیز 576میلیارد تومان کتاب کمک آموزشی می خرند و تیراژ این نوع کتابها در کشور جمعا بالغ بر 40 میلیون نسخه می شود. جالب تر اینکه سالانه 8هزار میلیارد تومان کلاسهای کنکور درآمد دارند.
متاسفانه این شیوه ای که پول پرداخت شود تا در قبال آن محتوای مورد نظر گفته شود نه تنها در ایران بلکه در بسیاری از رسانه های سایر کشورها امری مرسوم شده است. این نوع از برنامه سازی که با عنوان برنامه مشارکتی تهیه می شود ارزان ترین شیوه تبلیغ در صدا و سیماست که قوانین ناظر بر محتوای ارایه شده همچون آگهی های بازرگانی را ندارد و صدا و سیما با آن کار ندارد که چه کسی قرار است با چه تحصیلات و تجربه ای چه درسی را ارائه کند؟ در پایان برنامه هم که عمدتا به شکلی مهیج و حرکات و لحن عجیب و غریب مجری و کارشناس برنامه اجرا می شود و نیاز بیننده را ترغیب می کنند تا بسته ای پیشنهادی موسسه به بینندگان معرفی شود تا نسبت به خرید آن مبادرت ورزد. آن هم با مزایای منحصر به فردی همچون مشاوره های رایگان کنکور، برنامه ریزی کنکور و... که اغلب دروغ از کار در می آید. در تبلیغات این موسسات هم می بینیم که رتبه های برتر کنکور از بسته های آموزشی این موسسه استفاده کرده اند.
اینها همه نوعی از فریب کاری و دستکاری ذهنی توسط رسانه هاست. این موسسات علم آموزی نمی کنند بلکه اطلاعات سطحی و فاقد خلاقیت می دهند تا به اصطلاح مهارت تست زنی دانش آموزش افزایش یابد. لزوما همیشه اینگونه نیست که بهترین ها در صدا و سیما ارایه شود. یا بهترین راهکارها در رسانه ملی گفته شود. بنابراین در اینجا آنچه می تواند خود را بیشتر نمایان کند نقش خانواده هاست که باید از پشت پرده منفعت مالی این موسسات و به تعبیری از این مافیای کنکور مطلع شوند. موسساتی که حتی می توانند رسانه ملی را در خدمت بگیرند تا به اهداف شان دست یابند.
درست است که آموزش یکی از کارکردهای رسانه است اما این شیوه آموزشی که رتبه برتر کنکور موفقیت خود را مدیون کتابها و تست های موسسه مذکور می بیند و نه مرهون تلاش معلمان دبیرستان خود و برای موسسه کنکور، کسب درآمد از فروش بسته های آموزشی تنها اولویت داشته باشد، این رسالتی نیست که آموزش و پرورش و حاکمیت از صدا و سیما و به تعبیری از رسانه ملی مطالبه کرده باشند. چیزی که بعضا با شعار آموزش و عدالت رسانه ای به مخاطب خورانده اند.
در کنار همه این موارد، آنچه تاسف آدمی را برمی انگیزاند این است که رتبه های برتر کنکور از همان ابتدا که مقطع دبیرستان خود را به انتها می رسانند در اولین گام برای رفتن به دانشگاه و وارد شدن به جامعه بزرگتر، به بهای دریافت مبلغی ناچیز از این موسسات، در مقابل دوربین دروغ می گویند که از بسته های آموزشی این موسسه بهره گرفته اند. یعنی اگر این نخبه علمی، در اینجا تجربه می کند که پول بگیرد و هرآنچه از او خواستند بگوید. صدا و سیما هم آن را پخش کند و این زنجیره باز هم ادامه خواهد یافت و هر سال عده ای دیگر در دام مشترک رسانه و مافیای کنکور گرفتار می شوند.
اگر در اینجا بیشتر از صدا و سیما گفتیم و نوشتیم به دلیل وسعت پخش برنامه های رادیویی و تلویزیونی و اثرگذاری بیشتر آنها نسبت به سایر رسانه ها از جمله روزنامه ها و مجلات و سایتها و همچنین تبلیغات محیطی (بیلبردهای شهری) است وگرنه رسانه های دیگر هم به راحتی در برابر این مافیای کنکور و پرداخت مبلغ تبلیغات سرتعظیم فروخواهند آورد.
گرچه حذف کنکور می تواند تا حدی موثر واقع شود ولی این احتمال وجود دارد، این موسسات، منابع کمک درسی خود را به دیگر سطوح آموزشی در صدا و سیما تسری ببخشد. صدا و سیما نیز باید خود را با سیاستهای دولت در بخش آموزش و پرورش بیشتر همراه کند و به فکر درآمدزایی از صنعت های واقعی اقتصاد کشور باشد. اما در این میان خانواده ها نقش پررنگ تری باید ایفاکنند و به سادگی فریب حرفهای رسانه ای را نخورند.