دکتر حسین امامی

مدرس و پژوهشگر هوش مصنوعی، تحلیلگر شبکه های اجتماعی و مشاور روابط عمومی

بازی برد-برد رسانه و مافيای کنکور

چهارشنبه دوم آبان ۱۳۹۷
ادمین

اين يادداشتم در روزنامه ايران در 2 آبان 1397 منتشر شد.

داستان ساده است. موسسات کنکور به دنبال منفعت مالی خودشان هستند. صدا و سیما هم همینطور. از سوی دیگر دغدغه خانواده ها هم کنکور شده است و هدف قبولی فرزندانشان. متاسفانه زندگی و آینده فرزندانمان به قبولی در کنکور گره خورده است.

بین صدا و سیما و موسسات کنکور که کتاب ها و بسته های آموزشی تولید می کنند یک بازی برد-بردی حاکم است و بازنده این داستان خانواده ها هستند. آنها به دنبال یک موسسه معتبر می گردند که نکته های کنکوری را با بیانی ساده ولی در عین حال جامع و مانع آموزش دهد. از این رو اضطراب و دلهره از قبول نشدن در کنکور، خانواده ای را سوق می دهد به سمت و سوی موسسات کنکور و کتابهای کمک آموزشی و تست زنی که عمدتا با قدرت و هیبت در صدا و سیما ظاهر می شوند. این شیوه همراهی رسانه ملی با کاسبان کنکور، این نیاز را در باور مردم به وجود آورده است که معلم و مدرسه و کتابهای درسی در برابر کتابهای کمک درسی ناتوانند و این را فراموش نکنید که البته این قدرت رسانه است که می تواند به راحتی مخاطب را فریب دهد.

بر اساس آنچه که در رسانه ها اعلام شده است برای هر نیم ساعت برنامه آموزشی تست زنی 25 میلیون تومان به تلویزیون پرداخت می شود. این شیوه برنامه سازی مشارکتی در مقایسه با پخش آگهی از رقم بسیار پایین تری برخوردار است. هم تلویزیون برنامه اش را پر می کند و هم موسسه ای هم پیدا شده است تا آن ساعت برنامه تلویزیون را با پرداخت مبلغی اندک تهیه کند. شبکه آموزش سیما هم که به قدری تنزل کیفیت پیدا کرده است که بخشی از برنامه هایش را به همین موسسات تست زنی و آمادگی کنکور واگذار کرده است. عمده این برنامه ها هم در ساعات پربیننده شبکه های مختلف تلویزیون پخش می شود و بر این اساس ماهانه حداقل 750میلیون تومان از سوی مافیای کنکور در اختیار رسانه ملی قرار می گیرد. بر اساس اعلام رسانه ها خانواده ها نیز 576میلیارد تومان کتاب کمک آموزشی می خرند و تیراژ این نوع کتابها در کشور جمعا بالغ بر 40 میلیون نسخه می شود. جالب تر اینکه سالانه 8هزار میلیارد تومان کلاسهای کنکور درآمد دارند.

انتخابات و شبکه‌های اجتماعی در نشست ایسنا

سه شنبه شانزدهم خرداد ۱۳۹۶
ادمین

«این روزها در فضای مجازی شرایطی به وجود آمده است که شبکه‌هایی مثل اینستاگرام امکان پخش لایو و تعامل با مخاطبان را دارند؛ شرایطی که بی‌شک همه‌ بخش عظیمی از حضور پرشور در انتخابات ۹۶ را برای اولین بار مدیون شبکه‌های اجتماعی هستیم. شاید بتوان گفت دیگر دولت نیازی ندارد به اینکه حتما از طریق صداوسیما حرفش را به مردم بزند. دولت باید تکلیف خود را با صداوسیما مشخص کند و نمی‌تواند تمام اختیارش را دست رسانه‌ای بدهد که منافعش با منافع صداوسیما نمی‌خواند.»

این جملات بخشی از صحبت‌های محمد سلطانی‌فر  - استاد ارتباطات و مدیر گروه ارتباطات دانشگاه علوم تحقیقات تهران - است که در میزگرد ایسنا با موضوع نقش‌ رسانه‌های نوین در انتخابات اخیر ریاست جمهوری در ایران مطرح شد.

محمد سلطانی‌فر که به همراه حسین امامی (استاد ارتباطات و پژوهشگر رسانه‌های نوین و همچنین عضو هیات مدیره انجمن متخصصان روابط عمومی ایران) در این میزگرد شرکت کرده بود، همچنین به بیان راهکارهایی برای استفاده‌ی بهینه دولت دوازدهم از فضای مجازی برای تعامل با مردم پرداخت.

این اساتید همچنین در میزگرد ایسنا، عملکرد رسانه‌ها به ویژه صداوسیما را در ایجاد فضای انتخاباتی به چالش کشیدند و نحوه‌ی برگزاری مناظره‌ها و به طور کلی برنامه‌های تبلیغاتی کاندیداها در صداوسیما را در ایجاد فضای پرهیجان انتخاباتی کم‌تاثیر دانستند.

این کارشناسان ارتباطات با این تعبیر که صداوسیما دیگر تنها مرد محله نیست، بر این باور هستند که این روزها سواد رسانه‌ای توسط خود رسانه‌های اجتماعی بالا رفته است و همه‌، این حضور پرشور در انتخابات را مدیون شبکه‌های اجتماعی هستیم و واقعا اگر شبکه‌های اجتماعی نبودند امکان شکل‌گیری این حضور پرشور نبود. 

متن اين نشست را در ادامه مطلب بخوانيد...

تحليلي بر رفتار ناشايست اخير كاربران ايراني در شبكه‌هاي اجتماعي

سه شنبه نوزدهم آذر ۱۳۹۲
ادمین

آقاي حق‌وردي عزيز، بعد از ماجراي هجوم کاربران ایرانی به صفحه فیس بوک “مسی” مصاحبه تلفني داشتند با بنده كه تحليلي داشته باشم بر علل انجام اين كار توسط كاربران ايراني كه متن كامل را از اينجا مي‌توانيد بخوانيد. بخش‌هاي مهمي از اين گفتگو را ابتدا بخوانيد.

·        کاربران برای ورود به فضاي مجازي و استفاده از شبکه های اجتماعی نياز به آموزش‌هايي دارند. مثل کودکی که پدر و مادر، براي عبور از خیابان به او آموزش مي‌دهند تا ابتدا به سمت چپ و بعد به سمت راست نگاه‌كند

·      بايد به كاربران آموزش نحوه حضور و رفتار در شبکه‌های اجتماعی را بدهيم.

         اگر تا 15 سال پيش کودکانی بودند که زنگ خانه ها را می زدند و فرار می کردند، حالا هم کاربرانی در شبکه های اجتماعی داريم كه کامنت بي‌ربط و شوخي و با لحن طعن و طنز می گذراند ... و حیثیت و اعتبار یک ملت زیر سؤال می رود.

·         امروز فرهنگ و فناوري در هم تنيده شده‌اند. چرا كه فناوري توانسته فرهنگ خاص خودش را به‌وجود آورد

·         تعبیري که من براي این پدیده كه عمدتا از سوي كاربران ايراني در شبكه‌هاي اجتماعي رخ داده به كار مي‌برم و جزئي از توان منحصر به‌فرد اين رسانه‌هاي نوين بوده، «دومینوي شبكه‌هاي اجتماعي» است. از قابلیت های شبکه های اجتماعی این است که رویدادها دومینو وار در قالب شبکه اثر خود را  می گذارد و متأسفانه دیگر پای یک نفر در میان نیست یک جامعه در مقابل اثرات این کنش قرار می گیرند.

·         عموما کاربران در شبکه های اجتماعی با مسائل بسیار سطحی برخورد می کنند و عمیق با مسائل مواجه نمی شوند.

·         در این مسئله، جوگیر شدن که به خاطر همان نگاه سطحی اتفاق می افتاد. بنابراين روابط، پيام‌ها و نظرات كاربران، سطحي است.

·         این فرضيه که محدودیت های دسترسی به شبکه های اجتماعی هم می تواند یکی از دلایل کامنت های توهین آمیز باشد.

·         اما نه تنها محدودیت مانع فرهنگ سازی است بلکه این شکل بیان عقیده یک مقدمه ای دارد که در مدارس، دانشگاه‌ها و صدا و سیما باید به عنوان يك موضوع درسي به آن پرداخت.

·         امروز مردم خودشان رسانه‌دار شده‌اند بايد به آنها اهميت اين موضوع را گفت. فيس‌بوك، توييتر، يوتيوب، اينستاگرام و وبلاگ‌ها و... همه رسانه‌‌هايي شده‌اند كه امروزه همين مردم توليدكننده محتواي آن هستند.

·         امروزه اين رسانه‌ها در كنار روزنامه و وب‌سايت و راديو و تلويزيون جاي گرفته‌اند گرچه ممكن است فكر كنيم اهميت آنها بالاتر است ولي‌به هرحال رسانه‌اند و مي‌تواند در پاره‌اي از موارد قوي‌تر از اينها عمل كند.

متن کامل یادداشت را در ادامه مطلب می خوانید.

مت