دکتر حسین امامی

مدرس و پژوهشگر هوش مصنوعی، تحلیلگر شبکه های اجتماعی و مشاور روابط عمومی

فرصت هاي رفع فيلتر از يوتيوب

چهارشنبه چهاردهم تیر ۱۳۹۶
ادمین
روش هاي تدريس همانند هر پديده ديگري در عصر تکنولوژي با تحولات قابل توجهي مواجه شده و امروزه multimedia يا آموزش آنلاين از طريق شبکه هاي آموزشي مانند يوتيوب به يکي از ابزارهاي کمک آموزشي در دانشگاه هاي مطرح جهان تبديل شده است. در واقع، اين خدمات اينترنتي مانند محتواي ويدئويي فرصتي هم براي استادان و هم دانشجويان براي ارائه بهتر و راحت مفاهيم و مباحث فراهم کرده است.

حسين امامي، مدرس دانشگاه و پژوهشگر رسانه هاي نوين به �دنياي اقتصاد� گفت: سرويس هايي مانند يوتيوب اين روزها به يکي از شيوه هاي تدريس در کلاس ها يا کارگاه هاي آموزشي تبديل شده است. اما فيلتر بودن آن هميشه دردسرساز است.

هرچند تنها راهکار ما براي استفاده از آن راه اندازي فيلترشکن است با اين حال، اين نوع رويکرد براي محدود کردن جامعه علمي و فرهنگي دانشگاهي بوده و مشکل آفريني کرد.

به هر حال، انتظار مي رود اين کلمه فيلترينگ در ادبيات مسوولان دست اندرکار اصلاح شود، زيرا زماني که صحبت از فيلتر کردن سايت يا خدمات اينترنتي مي شود يعني سايت و خدمات موردنظر پس از بازبيني مسوولان قابل دسترسي باشد، در صورتي که در حال حاضر ما با مسدود بودن کامل آنها مواجه هستيم که هرگونه دسترسي را غيرممکن مي سازد.
    بحث محدوديت يا عدم دسترسي مراکز دانشگاهي کشور به خدمات آموزشي اينترنتي به فيلتر شدن برخي سايت ها از سوي مراجع داخلي ختم نمي شود، چرا که همزمان با شدت گرفتن تحريم هاي بين المللي عليه ايران، جامعه علمي کشور نيز با محدوديت هاي فراواني براي دسترسي به مقالات و منابع علمي خارجي روبه رو شد به طوري که سايت موردنظر به محض مواجهه با IP از سوي ايران امکان دسترسي به آن مسدود مي شد.

در همان زمان نيز استفاده از فيلترشکن راه حل استادان و دانشجويان براي دور زدن اين تحريم ها بود. هرچند اين رويکرد از سوي مراکز علمي خارجي مغاير با جريان آزاد اطلاعات يا دسترسي به پهناي باند به عنوان بخشي از حقوق بشر بود.
    به هر حال، همه اين اتفاقات حاکي از آن است که استفاده از اينترنت يا شبکه هاي اجتماعي امروزه به يکي از خواسته ها و حقوق شهروندان تبديل شده و در اين ميان استفاده از راهکارهايي مانند فيلترينگ يا حتي فيلترينگ هوشمند در اين ميان کارساز نبود و تنها هزينه هايي مانند تهيه فيلترشکن به کاربران حتي در بين نوجوانان تحميل کند.

به گفته اين استاد دانشگاه، رفع فيلتر يوتيوب و بلاگ اسپات در دانشگاه ها اتفاق و فرصتي بسيار خوبي براي تقويت شيوه هاي آموزشي است. به هر حال، رويکرد جهاني آموزش اجراي آن به صورت مشارکتي از طريق VOD بوده و در اين ميان، استفاده از شبکه هاي اجتماعي امکان بهبود کيفيت درسي و مشارکت بالا از سوي استادان و دانشجويان را فراهم مي کند.

اين مشارکت مي تواند به صورت آنلاين با ساير دانشگاه ها داخلي و خارجي انجام بگيرد و دستاوردهاي علمي به اشتراک گذاشته شود. در اين شرايط ديگر کلاس محدود به فضاي بسته يا حتي مباحث درسي آن دانشگاه محدود نمي شود و به طور قطع رشد کيفي و کمي علمي را در پي خواهد داشت.

متن كامل اين گزارش را در روزنامه دنياي اقتصاد بخوانيد.

 روزنامه دنیای اقتصاد - شماره 4085 تاریخ چاپ:1396/04/14

مجوز کانال های تلگرامی از حرف تا عمل

شنبه بیستم آذر ۱۳۹۵
ادمین

اين يادداشت در صفحه اول روزنامه خراسان، در شماره امروز منتشر شده است:

  آیا اعطای مجوز برای کانال های تلگرامی بالای 5000 نفر عضو، ممکن و موفقیت پذیر است؟ آیا نمی شود به گونه ای مدیریت کرد که کانال تا سقف 4999 نفر عضو داشته باشد تا نیازی به دریافت مجوز نداشته باشد؟ آیا این تجربه در کشور دیگری وجود داشته است که برای ایجاد صفحه در شبکه های اجتماعی و پیام رسان ها از قبل مجوز باید گرفت؟ اگر این موضوع رعایت نشود چه مجازاتی برای متخلف در نظر گرفته شده است؟
این ها سوالاتی است که ممکن است با شنیدن این جمله از وزیر فناوری اطلاعات و ارتباطات که گفت کانال های تلگرام بالای 5000نفر عضو بایدمجوز بگیرند در ذهن شما به وجود بیاید که در اینجا می‌خواهیم به این ها پاسخ دهیم.


پیام رسان های موبایلی به هر کسی اجازه می دهد که رسانه شخصی به تعداد فراوان داشته باشد. در واقع هر کس از این ابزار های ارتباطی استفاده کند به راحتی می تواند کانال و گروه خود را راه اندازی کند. اگر کسی هم به دلیل نداشتن مجوز کانالش را تعطیل کردند در کمتر از دو ثانیه کانال دیگری راه می اندازد و با خصلتی که جامعه شبکه ای دارد مخاطبانش آن کانال جدید را بعد از چند روز می یابند.
از طرفی دیگر، خصلت فضای مجازی، فرامرزی بودن آن است. یعنی کسانی که این کانال تلگرامی را از خارج از کشور مدیریت می کنند برای دریافت مجوز چه کار باید بکنند؟ همچنین ساخت هویت جعلی یک واقعیت دیگری است که در فضای مجازی می توان با این هویت ساختگی زندگی کرد. این ها دلایلی است که باعث می شود که اصل دریافت مجوز زیر سوال برود.
تاکنون هیچ کشوری درباره کسب مجوز برای فعالیت در پیام رسان های موبایلی دست به کار نشده است. گرچه برخی کشور ها با توجه به عدم انتقال سرور از سوی سرویس دهندگان پیام رسان ممنوعیت هایی را برای شرکت مربوطه و کاربران آن کشور ایجاد کرده اند ولی دریافت مجوز برای راه اندازی و مدیریت کانال یک ایده کاملا بومی ایرانی است با هدف تحت چارچوب قراردادن مدیران کانال های خبری.
در بریتانیا هم پس از شکل گیری جنبش وال استریت در آمریکا، نگرانی هایی درباره پیام رسان های موبایلی به ویژه واتس اپ و آی مسیج ایجاد شد. به طوری که دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا، طرحی را به مجلس این کشور ارائه کرد که در آن دولت خواستار تصویب قانونی برای «کنترل این پیام رسان های موبایلی» شده بود.
اما سوالی که باقی می ماند این است که کشوری که دسترسی به سرور یک پیام رسان را ندارد چگونه می تواند با فرد خاطی که مجوز دریافت نکرده است برخورد کند؟ و این که قرار است این فرد خاطی چه مجازاتی شود. در پاسخ می توان بیان داشت تاکنون در این زمینه مجازاتی اعلام نشده است.
اما کلام آخر، اعطای مجوز برای کانال های تلگرامی یک امر بی فایده و محکوم به شکست است. زحمات یک وزارتخانه یا یک شورای عالی با تصمیماتی که پایه علمی ندارد و منطبق با عرف جهانی و قوانین بین المللی نیست بی ثمر می شود و چهره ای که نزد مردم از خود ترسیم می کنند، مخدوش می گردد. آیا پیش از این بررسی تطبیقی شده بود که سایر کشور ها چگونه با این پدیده برخورد می کنند؟ آیا آن کشور ها با آمدن شبکه های اجتماعی و پیام رسان های موبایلی با مشکلات امنیتی و گسترش شایعه در جامعه شان مواجه نشده اند؟ رفتار دولتشان در مواجهه با این مسائل یا پیشگیری از آن چگونه بوده است؟ آیا شرایط حساس فقط برای کاربران در کشور ایران است؟ کاربران این ابزار های نوین چه نکات قانونی و اخلاقی را رعایت می کنند که کاربران ایرانی پایبند آن نیستند؟ و سوال آخر، استدلال تعیین 5000 نفر چیست؟ چرا 3500 یا 7000 نفر اعلام نشده است!

نویسنده : دکتر حسین امامی

اين مطلب به عنوان يادداشت روز روزنامه خراسان و همچنين يادداشت سايت رصد در تاريخ 20 آذر 1395 منتشر شده است.

در همين رابطه:

«مجوز» برای فعاليت در شبكه‌هاي اجتماعي بي‌معناست

 

آنچه خانواده ها از سواد رسانه ای باید بدانند

شنبه بیستم آذر ۱۳۹۵
ادمین
گفتگو با حسین امامی، استاد علوم ارتباطات درباره «آنچه خانواده ها از سواد رسانه ای باید بدانند»؛

مهارش کُن

امروزه هر اتفاقی که در جامعه می‌افتد بازتاب آن را در فضای مجازی بسیار قدرتمندتر می‌توان دید. در واقع، فضای مجازی دنیای بی‌مرز و قانونی است که عرصه فعالیت و یکه‌تازی را برای هر شخص با هر نوع سلیقه و نظری مهیا کرده‌ است.

مهارش کُن

فاطمه تیلونتن- راهکار کم‌کردن ضریب این سلطه، داشتن دانشی به نام «سواد رسانه‌ای» است که فراگیری آن به انسان کمک می‌کند تا در دنیای رسانه‌ها با رعایت یک رژیم مصرف صحیح نه تنها توانایی تجزیه و تحلیل محتوای رسانه را داشته باشد؛ بلکه با داشتن تفکر انتقادی، خود، تولید‌کننده پیام نیز باشد. در این باره، پرسش و پاسخی داشته‌ایم با دکتر «حسین امامی»، استاد ارتباطات و پژوهشگر رسانه‌های نوین و عضو هیئت مدیره انجمن متخصصان روابط عمومی ایران که در ادامه می‌خوانید.

 

مبحث سواد رسانه‌ای چند سالی است که در جامعه ما بسیار مورد توجه قرار گرفته است. همایش‌ها و دوره‌های آموزشی متعدد برگزار می‌شود و اساتید ارتباطات، مردم را به فراگرفتن این سطح از سواد تشویق می‌کنند. این دانش که بیش از نیم قرن است از طرف سازمان بین‌المللی یونسکو به طور فعال پشتیبانی می‌شود، به زبان ساده چه تعریفی دارد‌؟

سواد رسانه‌ای یعنی مخاطب در برابر رسانه منفعل نباشد، هوشمندانه و فعالانه در برابر محتوای رسانه عمل کند. بنابراین در سواد رسانه‌ای تاکید می‌شود پذیرش بدون اندیشه نداشته باشیم. یعنی قرار نیست هر چیزی را که هر رسانه می‌گوید، بپذیریم. به عنوان مثال یکی از مهارت‌های سواد رسانه‌ای این است که به صورت خودکار، نگرش انتقادی درباره خبرها یا تبلیغات رسانه‌ای داشته باشیم. این کار ساده‌ای نیست ولی لازمه‌اش این است به خبری که برایمان مهم است و احتمال می‌دهیم صحیح نباشد، به دیده تردید بنگریم و اطلاعاتمان را از منابع مختلف و البته موثق تکمیل کنیم.

براي خواندن متن كامل به ادامه مطلب مراجعه فرماييد.

بر مدار توسعه

شنبه بیستم آذر ۱۳۹۵
ادمین
اين يادداشت را به مناسبت انتشار شماره 200 هفته‌نامه تجارت فردا نوشتم:

**********

بر مدار توسعه

« زمانی از ارتباطات توسعه صحبت می کنیم ابزار اصلی اش رسانه است. هفته نامه تجارت فردا از آن دست رسانه هایی است که به خوبی نقش توسعه ای خود را در روزنامه نگاری اقتصادی کشور در جامعه ایفا کرده است. در یک نگاه کلی، تجارت فردا، از ابتدا نگاه دقیق و موشکافانه بدون تعصب به جریان های سیاسی به رویدادهای روز اقتصادی ایران و جهان  داشته،  در دوران پساتحریم هم با درایت خود رسانه قابل اتکایی برای مدیران اقتصادی، کارآفرینان و نخبگان کشور بوده است. زبان نقد او زبان خیرخواهانه ای است که به منافع ملی کشور می اندیشد. به مخاطب خود اجازه می دهد هم حرف دولتمردان را بشنود و هم حرف اقتصاددانان را و در آخر این مخاطب فعال و زیرک اوست که قضاوت می کند.

گفتمان غالب "تجارت فردا" مدیریت توسعه پایدار، رفع نیازهای اساسی مردم، حمایت از سرمایه گذاری، افزایش تولید و اشتغال و کاهش فقر و نابرابری است. علاوه بر بعد اقتصادی توسعه، به ابعاد اجتماعی، فرهنگی و سیاسی توسعه نیز توجه کرده است. توسعه انسانی را ارتقاء می‌دهد و از فناوری ها و فضای مجازی در کسب و کار نیز غاقل نمانده است. اینها ویژگی یک رسانه توسعه گراست که تجارت فردا دقیقا بر این مدار است.»

حسين امامي

************

براي خواندن باقي يادداشت‌هايي از آقايان دكتر خانيكي، دكتر فرقاني، دكتر افخمي و... اينجا را كليك كنيد.

پاسخ به يك سوال: مخاطب شناسي و سواد رسانه اي

شنبه بیستم آذر ۱۳۹۵
ادمین

چگونه مخاطب يك برنامه رسانه اي مشخص مي شود؟

قبل از اينكه به اين سوال پاسخ دهم بايد بگويم سواد رسانه اي بحثي است كه براي مردم و مخاطبان رسانه ها بكار گرفته مي‌شود و اينكه يك برنامه ساز چگونه مخاطب شناسي كند را نمي‌گويند. علي‌ايحال چون اين سوال از كتاب سواد رسانه اي پايه دهم مطرح شده به پاسخگويي آن برآمده ام.

متن كامل پاسخ در ادامه مطلب آمده است ...

«مجوز» برای فعاليت در شبكه‌هاي اجتماعي بي‌معناست

سه شنبه هشتم تیر ۱۳۹۵
ادمین

مقدمه:
دبیرشورای عالی فضای مجازی گفت: "کسانی که در شبکه های اجتماعی فعالیت رسانه ای دارند باید خود را برای اخذ مجوز از این شورا آماده کنند." ابوالحسن فیروزآبادی در حالی به این موضوع اشاره کرد که در حال حاضر 22 میلیون نفر در کشور عضو تلگرام هستند و براساس آمار که از سوی همین شورا اعلام شده است ۱۵ میلیون نفر از کاربران فعال در این پیام رسان رایگان محسوب می شود. 15 میلیون نفری که به اعتقاد کارشناسان، در تکنولوژی روز ارتباطات در دنیا هر کدام خود رسانه ای شخصی مانند شبکه های اجتماعی یا همین پیام رسان های موبایلی را دارند.
دبیر شورای عالی فضای مجازی همچنین به تصویب طرحی در این شورا اشاره کرد تا همه شبکه‌ های پیام‌ رسان فعال در کشور در یک دوره یک ساله، ذخیره‌ سازی داده‌ های خود را در داخل کشور انجام دهند و از سوی دیگر اپراتورهای داخلی نیز برای ساخت شبکه اجتماعی داخلی تلاش کنند. درامکان پذیر بودن این پیشنهادها با دكتر حسین امامی، مدرس و پژوهشگر رسانه های نوین گفت و گویی کرده ایم.

* با توجه به شکل و ساختار پیام رسان ها در فضای مجازی و تکثر آنها عملا می توان تعریف دقیقی از فعالیت رسانه ای در این فضا ارایه داد تا در خصوص اخذ مجوز آنها صحبت کرد؟
به هیچ عنوان،  اعطای مجوز برای این فضا معنی ندارد. پیام رسان های موبایلی به هر کسی اجازه می دهد که رسانه شخصی داشته باشد. در واقع هر کس از این ابزارهای ارتباطی استفاده کند به راحتی می تواند کانال و گروه خود را راه اندازی کند و در این شرایط نمی توان حرفی از اخذ مجوز زد.
*یعنی زمانی که نتوان از این طریق فعالیت گروه ها و کانال ها را رصد کرد، امکان دارد که این شورا به سمت فیلتر این پیام رسان ها حرکت کند؟
من فیلترینگ را هیچگاه موفق نمی دانم. ما به جای فیلتر باید سطح سواد و دانش رسانه ای مردم را بالا ببریم. تا هر مطلب کذب یا خلاف عفت عمومی خوانده یا بازنشر داده نشود و اگر این اتفاق افتاد با تذکر و نقد سایر کاربران از شدت آن کاسته شود.
*راه کار دیگری هم از سوی این شورا مطرح شده و آن راه اندازی پیام رسان های داخلی است؟ آیا این پیام رسان داخلی که احتمالا در آینده راه اندازی خواهد شد، توان رقابت با پیام رسانی مثل تلگرام با 15 میلیون کاربر فعال ایرانی را خواهند داشت؟
تجربه بومی کردن تکنولوژی های در ایران چندان موفق نبوده است. مثلا ایمیل، موتور جستجو و حتی بلاگ های داخلی که هزینه زیادی هم برای راه اندازی آن شد، اقبال چندانی بین مردم پیدا نکردند؛ هم به دلیل فنی وحفظ اطلاعات و هم بحث های کنترلی و نظارتی. مثلا در خصوص وبلاگها که تقریبا موفقتر از بقیه بوده ولی شاهد بودیم در فضای بلاگفا دو بار به دلیل مسایل فنی کل اطلاعات ذخیره وبلاگ نویسان این بلاگ از دست رفت. ضمن اینکه ماهیت شبکه های مجازی ، جهانی است و بومی سازی و داخلی کردن آنها چندان معنایی ندارد.
*موضوع انتقال سرور تلگرام به ایران موضوع جدیدی نیست، چندی پیش نیز وزیر فرهنگ و ارشاد آن را مطرح کرد، اما به نظر می رسد این شرکت، پیشنهاد دولت ایران نپذیرفت. دبیرشورای عالی فضای مجازی دوباره به این موضوع اشاره و اصرار کرد. این درخواست چقدر منطقی است؟
این درخواست منطقی است و در سایر کشورها نیز مرسوم است، تا سرویس دهنده های رسانه های اجتماعی موظف باشند قوانین آن کشور را رعایت کنند. مثلا در حال حاضر فیس بوک، گوگل و ... در بسیاری از کشورها دفاتری دارند و باید قوانین آن کشورها را رعایت کنند. این در حالی است که اگر سرور آنها در کشور دیگری باشد، خود را مقید به رعایت قوانین کشوری که در آن پیام رسان فعال است نمی دانند. مثلا پیام رسان وایبر و  واتس آپ مدتی در کشور عربستان و همچنین امارات فیلتر بود، چرا که حاضر به راه اندازی دفتر در این کشورها نشدند. اما این بدان معنا نیست که آن شرکت در صورت راه اندازی دفترش موظف باشد تا اطلاعات کاربرانش را در اختیار دولت آن کشور قرار دهد. بلکه او باید مالیات هم بدهد و به قوانین آن کشور هم احترام بگذارد.
متاسفانه ما در این باره خلا قانونی داریم. مثلا در بریتانیا پس از شکل‌گیری جنبش وال‌استریت در آمریکا، نگرانی‌هایی درباره پیام‌رسان‌های موبایلی به‌ویژه واتس‌اپ و آی‌مسیج ایجاد شد. به‌طوری‌که دیوید کامرون، نخست‌وزیر بریتانیا، طرحی را به مجلس این کشور ارائه کرد که در آن دولت خواستار تصویب قانونی برای کنترل این پیام‌رسان‌های موبایلی شده بود. اما در ایران با وجود این تعداد کاربر هنوز قانون مشخصی در این باره نیست .
*به دلیل همین خلا قانونی است که هر از چندی دورباره بحث فیلتر این شبکه ها داغ می شود؟
فیلتر قطعا تجربه ناموفقی بوده است. خیلی از ناهنجاری های امروز در فضای مجازی به دلیل فیلترهایی است که در گذشته انجام شده است. اگر مردم تجربه حضور در فیس بوک توییتر، یوتیوب و... را داشتند آن وقت فرهنگ استفاده از این شبکه ها  کم کم ایجاد می شد امروز شاهد این میزان ناهنجاری نبودیم.

*یعنی عدم فیلترینگ و استفاده از پیام رسانهای موبایلی خود باعث می شود که فرهنگ استفاده صحیح آن ایجاد شود و یا سواد رسانه ای مردم افزایش یابد؟
دقیقا همینطور است. شما ببینید در زمانی که وایبر، پیام رسان موبایلی اول در ایران بود، فضای بازنشر دعاهای جعلی که خواستار بازنشر به ده نفر دیگر بودند داغ بود ولی کم کم خود مردم کاری کردند که بگویند اینها جعلی و خرافات است. یعنی راهکار استفاده صحیح از پیام رسان موبایلی را خود مردم می یابند و یک خودنظارتی در آن محیط به وجود خواهد آمد.

روزنامه فرهيختگان- سه شنبه 8 تير 1395 تنظيم و مصاحبه كننده: سعيده علي‌پور

تلگرام؛ رسانه برتر انتخابات پیش‌رو

سه شنبه یازدهم اسفند ۱۳۹۴
ادمین
اين يادداشت را يك هفته قبل از برگزاري انتخابات براي روزنامه شرق نوشتم و در روز قبل انتخابات منتشر شد. 

در یکی، دو سال اخیر، با فراگیرشدن تلفن‌های همراه هوشمند و افزایش نسبی سرعت اینترنت، نگاه قاطبه مردم ایران از سایر رسانه‌ها از روزنامه و مجله و تلویزیون گرفته تا رسانه‌های اجتماعی مثل فیس‌بوک و توییتر به سمت پیام‌رسان موبایلی مثل موبایل سوق پیدا کرده است. به عبارتی این پیام‌رسان‌های موبایلی تبدیل به ارزش‌افزوده جدیدی برای خط تلفن‌های همراه کاربران شده است که این نگاه نسبت به توییتر و فیس‌بوک وجود ندارد، حتی اینستاگرام هم به‌عنوان یک رسانه اجتماعی که فیلتر نیست نتوانسته اولویت کاربران ایرانی باشد و انتخاب آنها باز هم تلگرام است...
 
 براي خواندن متن كامل به ادامه مطلب مراجعه فرماييد. 

معرفي و نقد كتاب: سواد رسانه ای در تئوری و عمل

سه شنبه یازدهم اسفند ۱۳۹۴
ادمین
چكيده: رسانه یکی از منابع مهم کسب دانش، ثروت و قدرت است و سواد رسانه به مخاطب این قدرت را می دهد تا در برابر رسانه موضعی منفعل نداشته باشد تا از آسیب های پرداخته شده « سواد رسانه » آن دور بماند. در این نوشته، به معرفی و نقد کتاب است. تمرکز اصلی این کتاب بر فیلم و سینما و کارتون است. نویسنده علاوه بر ذکر مباحث نظری به زبان ساده، مثال هایی را مطرح و درنهایت پیام ها و لایه های پنهان معنای این متون رسانه ای را کشف رمز، تحلیل و ارزیابی کرده است. وی فراگیرشدن سواد رسانه ای را در جامعۀ ایران، یک ضرورت می داند که نیاز به یک نهضت ملی دارد.

 

واژه‌های کلیدی: سواد رسانه، عناصر داستان، بازنمایی، مخاطب، متون رسانه ای، مصرف رسانه ای،

نویسنده: دکتر حسین امامی

دکتری علوم ارتباطات اجتماعی، دانشگاه آزاد اسلامي؛ واحد علوم و تحقيقات تهران

نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: عمومى | دریافت: ۱۳۹۴/۶/۹ - پذیرش: ۱۳۹۴/۶/۹ - انتشار: ۱۳۹۴/۶/۹

امامی حسین. سواد رسانه ای در تئوری و عمل. فصلنامه نقد کتاب اطلاع رسانی و ارتباطات 1394 دوره 2، شماره 51. ۱۳۹۴; ۸۵-۹۱

متن کامل را با مراجعه به اين صفحه دانلود كنيد. [PDF 277 kb] 

درس‌گفتار اول: اخلاق در روابط عمومی

یکشنبه سوم آبان ۱۳۹۴
ادمین

دکتر حسین امامی، مدرس، مولف و پژوهشگر حوزه ارتباطات در کانال تلگرامی مردمداران نکات آموزشی در حوزه ارتباطات در قالب پادکست های کوتاه ارائه مي‌كند که گزارشي از آن در سایت انجمن روابط عمومي به اطلاع علاقه مندان خواهد رسید.

وي در اولین قسمت از این مباحث آموزشی به موضوع اخلاق در روابط عمومی پرداخته و پنج نمونه از فعالیت های غیر اخلاقی در روابط عمومی را بیان كرده است. گزارش پياده شده اين پادكست را مي‌خوانيد:

زمانی که ما قانونی تعریف شده نسبت به یک مورد خاص در انجام دادن وظایف خود در روابط عمومی نداشته باشیم مجبور خواهیم شد برای خود یک سری اصول اخلاقی را تعریف کنیم و به واسطه این سیستم ارزشی است که ما تعیین می کنیم چه چیزی درست  یا غلط است و یا چه چیزی منصفانه و بر پایه عدالت  یا غیر منصفانه است.

دکتر امامی در ادامه گفت: بر اساس همین موضوع انجمن‌هاي تخصصي روابط عمومی کدهای اخلاقی را برای استفاده كارگزاران روابط عمومي و سازمان ها تدوین کرده‌اند.

این کدهای اخلاقی را به عنوان بیانیه رسمی رفتار صحیح اعضا تحت عنوان منشور اخلاقی که از آن نام می برند، می توانیم در هر سازمان یا دستگاهی آن را تعریف کنیم و بر اساس آن از پرسنل روابط عمومی بخواهیم تا نسبت به موارد آن متعهد باشد.

منشور اخلاقي روابط عمومي

اين مدرس دانشگاه گفت: از قدیمی ترین منشور اخلاقی در جهان می توانیم به انجمن روابط عمومی آمریکا PRSA اشاره کنیم که برای اولین بار در سال 1950 میلادی تدوین شد.

البته 50 سال بعد انجمن روابط عمومی آمریکا آن را بروز رسانی کرد. كار كردن در روابط عمومي در آمريكا با ايران اين تفاوت را دارد كه فردی که در روابط عمومی آمریکا فعالیت می کند حتما باید صلاحیت وی تایید شده باشد مانند پزشکان که دارای یک نظام پزشکی هستند و یا مهندسانی که باید دارای یک کد نظام مهندسی باشند.

برای فعالیت در روابط عمومی آمریکا صلاحیت هر فردی طی آزمونی باید تایید شده باشد. حتی در خصوص منشور اخلاقی نیز آزمون دهد تا بدانند كه واقعا دانش اصول اخلاقي را پيدا كرده و از این قواعد پیروی کند.

هیات مدیره انجمن روابط عمومی آمریکا نیز این حق را برای خود قائل شده که هر فردی از این کدهای اخلاقی تخطی کند عضویت وی لغو می شود و یا حتی باعث اخراج یک فرد از حوزه روابط عمومی می شود.

نمونه‌هايي از رفتارهاي نامناسب اخلاقي در روابط عمومي

وی در ادامه به پنج مورد غیر اخلاقی و یا رفتار نا مناسب در این منشور اخلاقی اشاره کرد و گفت: مورد اول اینکه فردی که نماینده ی یک شرکت تولیدی چوب اسکی است، چوب اسکی گران قیمتی که ویژه مسابقات است را به یک خبرنگار ورزشی رسانه ای  هدیه می دهد تا خبرنگار تحت تاثیر آن هدیه قرار گرفته و مطالبی را در طرفداری از این محصول بنویسد که این یک مورد غیر اخلاقی است.

 در مورد دوم  گفته شده که یک عضو انجمن فراتر از حد و حدود قانونی خود از یک مقام رسمی پذیرایی کرده است تا آن مقام گزارش مناسبی را در مورد آن کارمند روابط عمومی به مقامات مافوق اش ارائه دهد.

 مورد سوم بحث دروغ تعمدی است. یک عضو انجمن و یا یک مدیر روابط عمومی آگاهانه از ارائه اطلاعات مالی خود داری کند و یا یک عملکرد تحریف شده ای را به رسانه ها گزارش دهد و به قول معروف آمار دروغی را اعلام نماید این هم نمونه ای از رفتار غیر اخلاقی و نامناسب است.

اگر یک عضو انجمن اطلاعات نادرستی را در وب سایت یا یک رسانه معتبر که منشر شده است را مشاهده کند اما نسبت به آن و یا نسبت به اصلاح آن اقدامی نکند ویا حتی به دنبال اصلاح آن نباشد این نیز یک اقدام غیر اخلاقی است.

آخرین موردی را که در پایان این جلسه اعلام می کنم این که اگر یک مدیر روابط عمومی بخواهد عده ای را استخدام نماید و از قبل با آنها هماهنگ شده باشد که در فلان همایش یا گردهمایی به نفع سازمان و یا شرکت من صحبت کنید و یا یک فعالیت غیر رسمی را در آنجا داشته باشد این هم یکی از موارد غیر اخلاقی در حوزه روابط عمومی است. 

درس‌گفتار دوم: تکنیکي جدید در روابط عمومی: بازاریابی محتوا

یکشنبه سوم آبان ۱۳۹۴
ادمین

اشاره:

دکتر حسین امامی، مدرس، مولف و پژوهشگر حوزه ارتباطات در کانال تلگرامی مردمداران نکات آموزشی در حوزه ارتباطات در قالب پادکست های کوتاه ارائه می دهد که گزارشی از آن در سایت انجمن روابط عمومی ایران به اطلاع علاقمندان می رسد.

دکتر امامی در دومین قسمت از این مباحث آموزشی به موضوع "بازاریابی محتوا" پرداخت و به نکاتی در این خصوص اشاره کرد و گفت: زمانی که از "روابط عمومی اجتماعی" نام می بریم منظور ما بکارگیری رسانه های اجتماعی در روابط عمومی است. رسانه های اجتماعی جزیی از رسانه های اختصاصی روابط عمومي ها شده اند. امروزه رسانه های اختصاصی متنوعی در اختیار روابط عمومی ها از جمله وب سایت سازماني، صفحه فیس بوک، توییتر، لینکدین، کانال های تلگرامی و... قرار گرفته است.

 بسیاری از سازمان ها به این فکر افتاده اند در فضای نسل دوم وب یا همان وب دو، پا به پای مخاطبان خود گام بردارند و در آنجا حضور داشته  و برای تولید محتوا تلاش کنند. عده‌ای به دنبال ترویج برند سازمانی خود، عده ای به دنبال اطلاع رسانی و یا ارتباط مستمر و تعامل با اعضا هستند. عده ای هم به دنبال ترافیک بالای سایت خود هستند.

هدف روابط عمومی ها از حضور در این رسانه های اجتماعی چيست؟

وی با بيان اينكه روابط عمومي ها بايد براي حضور در رسانه‌هاي اجتماعي هدف داشته باشند، گفت: روابط عمومی باید به دنبال این باشد که تصویر مثبت و مطلوبی از سازمان در ذهن مخاطب ترسیم کند. حال ممکن است سازمان او محصول یا خدمتی را ارائه دهد تا بتواند مردم را ترغیب به استفاده از آن محصول و یا خدمت کند و يا مشتری جدید جذب نماید و اعلام کند که سازمان من در ارائه محصول و یا خدمت بهتر از سازمان های رقیب و مشابه عمل می کند و یا مزیت رقابتی سازمان من نسبت به بقیه در چه چیزی است یا حتی به دنبال تحکیم و تثبیت روابط با مشتریان فعلی و يا كسب سود خود باشد.

بنابراین روابط عمومی ها برای خلق این نوع پیام ها از طریق رسانه های اختصاصی خودتان باید "هدفمند" عمل کنند. رسانه اختصاصي بر خلاف رسانه جمعي قرار نیست پولی پرداخت شود و یا در آن تبلیغ صورت بگیرد. یک رسانه اختصاصی، یک رسانه کنترل شده توسط خود روابط عمومي‌هاست. مانند وب سایت، اکانت توییتر، فیس بوک، گوگل پلاس، اينستاگرام و یا اپلیکیشن های تلفن همراه مانند برنامه پیام رسان های فوری يا کانال تلگرامی.

بازاریابی محتوا مختص فعالیت روابط عمومی است

مدرس و پژوهشگر ارتباطات در خصوص تنوع رسانه ها در روابط عمومی گفت: امروزه روابط عمومی ها رسانه های متنوعی در اختیار آنها قرار دارد. روابط عمومی با دسترسی به این رسانه ها باید چنان تولید محتوای ارزشمندی داشته باشد که در مقایسه با تبلیغات در رسانه های جمعی به صورت غیر مستقیم و با رویکردی ظریف موجب ارتقای برنامه ها باشد و تصویر مطلوبی از سازمان خود ارائه دهد. مواردی که به آن اشاره کردم مفاهیم جدیدی است که طی چند سال اخیر به تکنیک ها و وظایف روابط عمومی ها اضافه شده است و از آن به عنوان بازاریابی محتوایی و یا Content Marketing نام می برند. بنابراین بازاریابی محتوایی یک تکنيك است براي تولید و توزیع محتوا براي تعامل با گروهی مشخص از مخاطبان خاص با هدف ارتقای برند ما می باشد.

حال در اینجا سوالی به ذهن خطور می کند که قبلا هم همین تولید محتوا جزء فعاليت‌هاي روتین روابط عمومی ها بوده است؟ در جواب باید گفت قرار است توزیع محتوا در رسانه های اجتماعی یا رسانه های اختصاصی صورت گیرد و بهینه سازی موتورهای جستجو به عهده خودمان باشد. یعنی من برای محتوایی که تولید مي‌كنم بازاریابی کنم که در صدر نتایج گوگل یا سایر جستجوها برسد و دقیقا همان چیزی را پیشنهاد می کند که مخاطب در جستجوی آن است. این نوع بازاریابی محتوا هم ربطی به تبلیغات و بازاریابی ما ندارد و مختص فعالیت روابط عمومی است.

گوگل، سایت شما را زنده نگه‌ مي‌دارد

امروزه مردم کشف کردند که با موتورهای جستجو یا شبکه های اجتماعی بهتر می توانند به پاسخ سوال‌شان درباره يك خدمت سازماني برسند. حتي به شبكه‌ها و گروه های فضای مجازی موبایلی نسبت به رسانه های جمعی مانند رادیو و تلویزیون و روزنامه بیشتر اعتماد دارند. زمانی که برای پاسخ به سوالات خود سراغ گوگل می روند گوگل هم ممکن است آنها را به سایت سازمانی شما هدایت کند که اگر این اتفاق رخ دهد شما موفق عمل کردید.

 دکتر حسین امامی در ادامه سخنان خود اظهار داشت: لازم بذکر است که بگویم این گوگل است که سایت شما را زنده نگه می دارد و دلیل آن بازاریابی محتوایی خوب شما است. پس بازاریابی محتوا به معنی تولید محتوای خوب و توزیع و انتشار خوب است.

 این بازاریابی محتوا ماهیت روابط عمومی ها را دگرگون کرده و فعالیت آنها را از یک جا نشستن، تهیه خبر و درج در سایت تغییر داده به سمت کسب اطلاعات مورد نیاز مخاطبان خود سوق داده است تا در پی پاسخ سوالات رایج فعلی مخاطب خود هر لحظه باشند.

 این محتوای جدید را به شکل غیر مستقیم با داستان پردازی انجام دهیم. با کلید واژه های خاصی که موتورهای جستجو به راحتی آن را کشف می کنند، تولید محتوا کنیم.

مردم ديگر كمتر به وب‌سايت‌ سازمانها سر مي‌زنند

محتوا فقط متن نیست بلکه می تواند عکس، فایل صوتی، ویدئو کلیپ و یا هر متنی با هر فونتی را شامل شود که موجب می شود مردم کمتر سراغ وب سایت شما روند و ترجیح می دهند سوال خود را گوگل کنند و یا از دیگران در گروه های موبایلی بپرسند. پس شما باید طوری پیام خود را در شبکه ها و رسانه های اجتماعی توزیع کنید که مخاطبان شما ترغیب به خواندن آن شوند و در انتشار محتوای تولیدی شما مشارکت کنند.

چهار درس بازاريابي محتوا از برنامه خندوانه

امامی در پایان با ذکر مثالی گفت: به عنوان مثال چگونه با برنامه خندوانه آشنا شدید؟ شما در پاسخ بگویید که از طریق نوشته ها و کلیپ هایی که در گروه های موبایلی و شبکه های پیام رسان فوری موبایلی که دیدیم، آشنا شدیم.

در اینجا به چند نکته اشاره می کنم: نکته اول اینکه این "کلیپ های جذاب ویدئویی" خندوانه موجب جذب مخاطب برای خود شد. پس محتوای ویدئویی یا تصویری اثرگذاری آن بیشتر و ماندگارتر است.

نکته دوم: رسانه اصلی بخش عمده ای ازمردم، تلفن همراه هوشمند شده است پس شما هم برای استفاده هوشمندانه از این رسانه باید برنامه ریزی کنید و از سیاستگذاری روابط عمومی موبایل هم غافل نشوید.

نکته سوم: شاید عده ای هم بگویند که ما تمام برنامه های خندوانه را دنبال نکردیم بلکه همین کلیپ ها را در یوتیوپ، آپارات، تلگرام و واتس‌اپ دنبال کردیم. اینجا باید دقت کنیم که مخاطب چقدر دقیق رسانه و محتوایی را که دوست دارد، دنبال می کند و یا از طریق سرچ کردن و یا در گروه های موبایلی دانلود و تماشا می کند و خود را وابسته رسانه جمعي نمي‌كند.

در مسابقه کمدین برتر که یک کمدین معروف با برند چندین ساله خود نتوانست دل مخاطبان خود را بدست آورد زیرا مخاطبانش از اطلاعات، سبک و نحوه لباس پوشیدن را نمی‌پسندید. هنرپیشه و کمدین معروف و یا در سطح کلان برند معروف و معتبر داشتن همیشه ملاک نیست. این رقابت همیشگی است و یک لحظه غفلت وخطا به برند شما آسیب می زند.

نکته چهارم: بازاریابی محتوا یعنی هنرپیشه خوب هم نیاز به متن خوب و مطلوب دارد. یعنی پاسخگوی نیاز مخاطب و مطلوب او باشد. پس باید داستان پردازی شود. متن و محتوای خوب موجب جذب و راضی نگه داشتن مخاطب می شود و چیزی با ارزشتر از صداقت و رو راستی در محتوا نیست.

----

براي عضويت در گروه تلگرمي مردمداران ايران روي لينك زير كليك فرماييد:

https://telegram.me/mardomdaran

با وسایل ارتباطی برخورد شفاف داشته باشید؛ به بهانه اختلال در تلگرام

یکشنبه سوم آبان ۱۳۹۴
ادمین

اتفاقاتی که اخیرا در علمکرد تلگرام در ایران افتاده گمانه‌زنی‌های مختلفی به راه انداخته اما می‌توان گفت که مستند‌ترین دلیل این اتفاقات همان چیزی است که خود تلگرام اعلام کرده است.

وقتی مدیران این اپلیکیشن چنین موضوعی را مطرح می‌کنند بعید به‌نظر می‌رسد که بویی از واقعیت نداشته باشد.

در اینکه مقامات ایرانی درحال رایزنی با مدیران تلگرام هستند و در صورت عدم موفقیت این رایزنی‌ها مسدود‌سازی را در نظر خواهند داشت، شکی وجود ندارد.

 این موضوع بسیار طبیعی است. اینکه دولت‌ها با سازندگان و اداره‌کنندگان چنین برنامه‌هایی ارتباط برقرار کنند اتفاق غیرطبیعی نیست؛ درواقع دولت‌ها می‌خواهند محتواهایی که بین مردم رد و بدل می‌شود برای آن‌ها قابل رمز‌گذاری نباشد اما مدیران وسایل ارتباطی به سختی زیر‌بار این درخواست می‌روند.

 

 شركت‌ها ترجیح می‌دهند فعالیت مردم در رسانه‌هایشان از مبدأ تا مقصد تحت مالكيت خودشان باشد، اما دولتمردان هم از این کنترل سهمی می‌خواهند چراکه نبود تسلط بر آنچه بین مردم کشورها رد و بدل می‌شود می‌تواند خلأ امنیتی برای دولت‌ها محسوب شود بنابراین اگر مدیران اپلیکیشن‌ها زیر‌بار این موضوع نروند احتمال دارد که دولت‌ها تصمیم به مسدود‌سازی آن‌ها بگیرند البته این موضوع به نگاه آن دولت و همچنین هزینه‌های اجتماعی که این کار برایش دارد وابسته است.

 در بسیاری از موارد با مذاکره و خرید آن اطلاعات این موضوع از طریق دولت‌ها و شرکت‌های ارائه‌دهنده سرویس حل می‌شود. حتی در دوره‌ای نخست‌وزیر انگلستان طرحی را به مجلس این کشور ارائه داد که در صورت تصویب دولت بریتانیا را مجاز به برخورد با شرکت‌هایی می‌کرد که از همکاری با دولت دراین زمینه خودداری کنند.

 این اتفاق زمانی افتاد که جنبش وال استریت در آمریکا به راه افتاده بود و مقامات بریتانیایی فکر می‌کردند از طریق کنترل مسیرهای ارتباط مجازی می‌توانند دربرابر سرایت این جنبش به کشورشان مقاومت کنند.

بنابراین ما این اقدامات را بیشتر در کشورهایی می‌بینیم که شرایط اجتماعی خاصی دارند یا دولت‌هایشان به‌صورت مقطعی و دائمی نیاز دارند که بر عملکرد مردم نظارت داشته باشند.

این دولت‌ها که می‌خواهند بدانند که در صورت بروز کوچکترین اتفاقی دراین زمینه‌ها باید به سراغ چه کسی بروند. به‌عنوان مثال استفاده از اپلیکیشن «واتس آپ» در کشورهایی مانند امارات، چین، لبنان و چند کشور دیگر به کلی ممنوع است و این اپلیکیشن‌ها در محدوده تحت تسلط دولت این کشورها مسدود هستند.

ولی آنچه که می‌توان گفت در کشور اتفاق می‌افتد و در عرصه جهانی تقریبا بی‌نظیر است روند مسدود‌سازی است.

درواقع در سایر کشورها تکلیف مردم و دولت‌ها با موضوعات این چنینی روشن است یعنی دولت بررسی می‌کند و به روشنی و شفافیت موضعش را نسبت به ادامه کار یک اپلیکیشن یا توقف فعالیت آن اعلام می‌کند، اما در ایران ما شاهد پدیده ایجاد اختلال هستیم اختلالی که هیچ‌کس هم مسئولیت آن را نمی‌پذیرد و مقامات عالی امر هم دراین مورد گمانه‌زنی می‌کنند.

بنابراین باید گفت که تکلیف مردم باید روشن باشد. آن‌ها باید به روشنی بدانند اجازه استفاده از چه چیزی را دارند نه اینکه به‌صورت رسمی مشکلی در میان نباید اما با کارشکنی در عملکردها مواجه باشیم.

 این موضوع می‌تواند لطمه‌های بزرگی به بخش‌های مختلف بزند. علاوه بر آسیبی که به اعتماد مردم به مجاری رسمی وارد می‌شود برنامه‌ریزی‌ها هم دچار مشکل می‌شوند.

 الان که استفاده از اپلیکیشن‌ها برای خیلی‌ها جنبه کار و اشتغال دارد بازی کردن با چنین مسائلی می‌تواند زندگی خیلی‌ها را مختل کند.

بنابراین من فکر می‌کنم در وهله اول باید دولت و سایر دستگاه‌ها به‌این نتیجه برسند که لازم است درمورد این مقولات با شفافیت برخورد کنند و در وهله بعد قبول کنند که مسدود‌سازی باید آخرین راه باشد چراکه بهره‌مندی از پیام رسان‌های موبایلی و شبکه‌های اجتماعی جزو حقوق شهروندی است و جلوگیری از این دسترسی یا اختلال در روند فعالیت آن‌ها نقض حقوق شهروندی محسوب می‌شود. 

 نوشته: حسین امامی

منبع: روزنامه بهار - http://bahardaily.ir/fa/Main/Detail/3152/